بشم یهوه الله ال رحمن ال رحیم
پس، پاسى از شب خانوادهات را حرکت ده و به دنبال آنان برو، و هیچ یک از شما نباید به عقب بنگرد، و هر جا به شما دستور داده مىشود بروید. و لوط را از این امر آگاه کردیم که ریشه آن قوم صبحگاهان بریده خواهد شد. (قرآن کریم، سوره حجر آیه 65 و 66)
این یادداشت به بررسی آیات 30 الی 38 باب نوزدهم صحیفه پیدایش تورات که روایت آیات تورات از دختران لوط نبی است، اختصاص دارد. بعنوان مقدمه دعوت می کنم تا ابتدا به آیات ذیل از تورات که تبیین آیات فوق از سوره حجر است، توجه فرمایید:
حال با این مقدمات به بررسی آیات سی به بعد از باب نوزدهم صحیفه پیدایش تورات می پردازم. لذا به ترجمه آیه سی توجه فرمایید:
و لوط از صوغر برآمد و با دو دختر خود در کوه ساکن شد زیرا ترسید که در صوغر بماند. پس با دو دختر خود در مغاره سکنی گرفت. (آیه 30، باب نوزدهم صحیفه پیدایش، تورات)
ابعاد نابودی شهرهای سدوم و عموره و وادی های اطراف و ریشه کن شدن کامل یک قوم با بارانی از گوگرد و آتش یا سجیل منضود (هود 82) آنقدر دهشتناک و هولناک است که مطابق آیۀ فوق، لوط و دخترانش را از دلهره، به سکنا گزیدن در یک غار -که معمولا محل زندگی جانوران است- مجبور می نماید. شاید درک چنین رخدادی برای من یا شما که در کمال آسایش مشغول خواندن این یادداشت هستیم، تقریبا محال باشد! بلای آسمانی که نه تنها یک قوم همجنس باز و شهرهای تابعه آن را به کل نابود نمود بلکه ادامه سکونت در مناطق بلازده را نیز عملا برای بازماندگانی چون لوط و دخترانش ناممکن کرد. اجازه دهید که به بررسی آیه بعدی بپردازم که مسائل مهمی را رازگشایی می نماید:
و دختر بزرگ به کوچک گفت: پدر ما پیر شده و مردی بر روی زمین نیست که برحسب عادت کل جهان، به ما درآید. (آیه 31، باب نوزدهم صحیفه پیدایش، تورات)
آیه فوق صریحا به دو نکته اشاره نموده است:
1- لوط یک مرد پیر است.
2- وسعت نابودی ها و کشته شدن زن لوط، پسران، عروسان و دختران دیگر (پیدایش 19:12)، دو دختر بازمانده لوط را بر این گمان آورده که تنها بازماندگان بشریت روی زمین می باشند.
حال به بررسی آیه بعدی یعنی آیه سی و دوم می پردازم:
بیا تا پدر خود را شراب بنوشانیم، و با او هم بستر شویم، تا نسلی از پدر خود نگاه داریم (آیه 32، باب نوزدهم صحیفه پیدایش، تورات)
در آیه فوق، تورات مشخص می فرماید که دختران لوط در حال طرح ریزی نقشه ای می باشند تا طی آن با پدرشان که مردی پیر است، همبستر شوند و بدین ترتیب نسلی را برای پدرشان و در گمان خودشان برای همه بشریت که از نظر دختران لوط در لبه انقراض قرار دارد، برپا سازند. لذا تورات مقدس در آیه فوق به صراحت هرگونه افترا و بهتان نسبت به شخص لوط نبی را خنثی و باطل می گرداند. حال توجه کنید که آیات بعدی تورات چه پاسخ دقیق و در عین حال کوبنده ای را به افتراها و تهمت هایی ارائه می کند که افرادی علیه شخص لوط در طول تاریخ شیوع می دادند:
پس در همان شب، دختران پدر خود را شراب نوشانیدند، و دختر بزرگ آمده با پدرخویش همخواب شد، و لوط از خوابیدن وبرخاستن وی آگاه نشد. و واقع شد که روزدیگر، بزرگ به کوچک گفت: «اینک دوش با پدرم همخواب شدم، امشب نیز او را شراب بنوشانیم، و تو بیا و با وی همخواب شو، تا نسلی از پدرخود نگاه داریم. آن شب نیز پدر خود را شراب نوشانیدند، و دختر کوچک همخواب وی شد، و لوط از خوابیدن و برخاستن وی آگاه نشد. (آیات 33 تا 35، باب نوزدهم صحیفه پیدایش، تورات)
مطابق آیات صریح فوق مشخص شد:
1- دختران لوط، پدر پیرشان را در دو شب متوالی با خوراندن شراب، مسموم و مست گردانیدند.2- در هر مورد مست و مسموم نمودن پدر پیرشان، آیات تورات تاکید نموده که لوط بهیچ عنوان از خوابیدن و برخاستن دخترانش با وی آگاه نگردید.
پس آیات تورات مقدس با دو بار تاکید نه تنها صریحا بهتان های مطروحه علیه شخص لوط نبی را خنثی و باطل می گرداند بلکه عملا دفاعی همه جانبه در بیگناهی لوط نبی را اقامه می نماید.
و تورات در دو آیه بعد به ذکر دقیق شجره اقوام متولد شده از دو دختر لوط می پردازد:
پس هر دو دختر لوط از پدر خود حامله شدند. و آن بزرگ، پسری زاییده، او را موآب نام نهاد، و او تا امروز پدر موآبیان است. و کوچک نیز پسری بزاد، و او را بن عمی نام نهاد. وی تا بحال پدر بنی عمون است. (آیات 36 تا 38، باب نوزدهم صحیفه پیدایش، تورات)
نتیجه: تورات مقدس دو بار به دفاع از شخص لوط نبی برخواسته و هرگونه بهتان و سوءظن نسبت به او را ابطال نموده است. اما نفاق فتنه انگیزان آنجا آشکار میگردد که علیرغم وجود تورات در زمان محمدنبی، سنت جاهلی ازدواج با محارم که در قوم وی مرسوم بوده را به بهانه "امی بودن" مخفی می کنند اما در خرده گرفتن از دختران لوط که قرنها قبل از نزول تورات می زیسته اند، سر از پا نمی شناسند!! اتفاقا اینگونه بهانه ها مساله ای جدید نیست و قرآن کریم قبلا به حسادتها و عدم تمایل امییون به روی آوردن به هدایت الهی تورات و انجیل اشاره کرده است. پس اینکه تورات و انجیل و صحف انبیاء در دستان بشریت بود لیکن امییون و از جمله قوم محمدنبی تمایل به روی آوردن به آن را نداشتند، سرسختی یک قوم را می رساند. اما الله رحمان سرسختی امییون را بحساب نیاورد و بر آنها رحم کرد و اگر چه اقامۀ تورات و انجیل و آنچکه قبلا از جانب الله نازل شد برای رستگاری کافی بود، اما الله بر امییون نیز "منت" گذاشت و کتاب و هدایت را بر ایشان نیز نازل فرمود تا :
تا نگویید: کتاب، تنها بر دو طایفه پیش از ما نازل شده، و ما از آموختن آنان بىخبر بودیم. یا نگویید: «اگر کتاب بر ما نازل مىشد، قطعاً از آنان هدایت یافتهتر بودیم.» اینک حجّتى از جانب پروردگارتان براى شما آمده و رهنمود و رحمتى است. پس کیست ستمکارتر از آن کس که آیات الله را دروغ پندارد و از آنها روى گرداند؟ به زودى کسانى را که از آیات ما روى مىگردانند، به سبب اعراضشان، به عذابى سخت مجازات خواهیم کرد. (سوره انعام 156 و 157)
اما آن قوم "تازه مسلمان" بجای ایمان آوردن به آنچکه الله قبلا نازل فرموده به حسادت کردن و انکار کتب من قبل پرداخت و کلام کتب من قبل الله را جعلی، نونوشته و حتی دروغ نام داد تا بدین ترتیب قرآن را هم انکار کرده باشد!
پس کیست ستمکارتر از آن کس که آیات الله را دروغ پندارد و از آنها روى گرداند؟
والسلام علی من التبع الهدی.
دوست عزیز فردی به نام دوستدار خدا این پیام را برای بنده گذاشته است لطفا جوا بدهید:
-------------------------------------------------------------------
دنبال یهودی میگردید این علیرضا یک یهودی ست که فقط اسم دیگران را جعل میکند یا برای آسان کردن دین آیات قرآن را تحریف میکند :
http://quraninmylife.blogsky.com/
آقای محمد دشتکیان،
معمولا سالهاست به اینگونه انگ ها مانند سلفی، یهودی، صهیونیست، خوارج و غیرو عادت داریم. چرا که پیام آیه چهارم سوره بقره که ایمان به قرآن و کتب من قبل را با هم ملزم نموده، معادلات و برنامه ریزیهای افراد بسیار زیادی را بر هم زده است.
وقتی اینجانب سه نظر با سه اسم اما یک آی پی یکسان دریافت می کنم، پس شما خود بقیه ماجرا را بخوانید...
با عرض سلام و تشکر از این مطلب مفید
چند روز پیش همین بحث را با یکی از دوستان داشتیم
خداوند در باب 11 ام کتاب تورات می فرماید:
"۲۹ ابرام با خواهر ناتنی خود سارای، و ناحور با برادرزاده خویش مِلکه ازدواج کردند. (مِلکه دختر هاران بود و برادرش یسکا نام داشت.) ۳۰ سارای نازا بود و فرزندی نداشت. ۳۱ تارح پسرش ابرام، نوهاش لوط و عروسش سارای را با خود برداشت و اورکلدانیان را به قصد کنعان ترک گفت. اما وقتی آنها به شهر حران رسیدند در آنجا ماندند."
این نشان می دهد در شریعت آن زمان ازدواج با محارم روا بوده و بعدها با نزول تورات این موضوع ممنوع اعلام گردیده،خود همینهایی که کین توزانه به تورات حمله می کنند،در کتابهایشان مفصل راجع به ازدواج هابیل و قابیل با خواهرانشان قلم فرسایی نموده اند
سلام علیکم.. دقیق و درست اشاره کردید. حتی خود قرآن به تفاوت شریعت قبل و بعد نزول تورات مثلا در حوزه طعام و خوردنیها اشاره فرموده است:
همه خوراکیها بر فرزندان اسرائیل حلال بود. جز آنچه پیش از نزول تورات، اسرائیل [=یعقوب] بر خویشتن حرام ساخته بود. بگو: «اگر [جز این است و] راست مىگویید، تورات را بیاورید و آن را بخوانید.» (آل عمران 93)
در ضمن فراموش نکنید این همان لوط نبی ای است که در قرآن به جهت حفظ مهمانانش از شر جمعیت همجنس باز که به قصد تجاوز گروهی آمده بودند، حتی حاضر می شود تا از دخترانش نیز بگذرد و خطاب به جمعیت می گوید: قَالَ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِی إِن کُنتُمْ فَاعِلِینَ ﴿الحجر: ٧١﴾ !
حال چطور است که کج فهمان آیه بالا را دلیل بر اشکال قران نمی دانند، اما آیات تورات را که از لوط نبی سلب اتهام نموده را دلیل تحریف تورات می دانند؟؟.... لذا این ما انسانها هستیم که آیات الهی را کج می فهمیم... نه اینکه تورات یا قرآن یا انجیل دچار دستکاری شده باشد. چرا که الله قادر مطلق است و مسئولیت حفاظت از کتبش را خودش بعهده گرفته است.
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون
تشکر از نظر شما.