قرآن کریم و کتب من قبل: تنها انوار هدایت

وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ - بقره 4 (تحلیل و بررسی تورات انجیل و قرآن)

قرآن کریم و کتب من قبل: تنها انوار هدایت

وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ - بقره 4 (تحلیل و بررسی تورات انجیل و قرآن)

مناظرات انتخاباتی و سوء استفاده از آیه 18 سوره زمر

بشم یهوه الله ال رحمن ال رحیم


در بین فرقه های مذهبی ما یعنی تسنن و تشیع، استفاده ابزاری از آیات قرآن کریم امری متداول و بسیار مرسوم است. این سوء استفاده ها البته کارکردهایی مختلف دارند که از آن جمله تقدیس، تطهیر، تکفیر، موجه جلوه دادن اشخاص یا عملکردهای آنان ذیل آیه ای خاص و بطور کلی بهره برداری بجهت پیشبرد مطامع دنیوی و اغلب حکومتی می باشد.


در مرکز این سوء استفاده ها، خمیرمایه "تحریف" قرار دارد. بطوریکه فرد یا گروهی آگاهانه یا ناآگاهانه تصمیم می گیرند که با تغییر معنای یک یا چند واژه، پیام آیه ای را به سمت و سویی ای که مد نظر خود دارند، منحرف نمایند. حال اگرچه می توان دهها نمونه از اینگونه سوء استفاده ها را در برنامه های تلویزیون های داخل و خارج لیست نمود، لیکن در اینجا به یک نمونه از این موارد که معرف حضور اکثریت خوانندگان باشد، بسنده می کنم. پس به آیه ای که از تصویر مناظرات انتخاباتی اخیر کاندیداهای ریاست جمهوری جدا نموده ام، توجه فرمایید:

 


همانطور که مشخص است در دکور استودیویی بخشی از آیه هفده سوره زمر و در ادامه آن، آیه هجده بطور کامل، نگاشته شده است که متن عربی نگاشت فوق از این قرار است:


فَبَشِّرْ عِبَادِ ( ١٧) الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (١٨)


تحلیل: نکته بسیار مشخصی در متن دو آیه فوق قرار دارد و آن مفرد و مجرد بودن واژه "القول" است. آیه می فرماید "پس بندگانم را بشارت ده، آنان که به القول گوش میدهند...". دقت شود که آیه نمی فرماید الاقاویل، بلکه می فرماید القول. یعنی واژه بصورت جمع نیامده است، بلکه صریحا مفرد است. پس آیه بشارتی است برای آنانیکه به "القول" یعنی قول ثابت الله (نه اقوال بشر!) گوش جان می سپارند و از احسن آن تبعیت می نمایند. بعبارت دیگر، قرآن در آیه هجده سوره زمر انحصارا قول و کلام الله یعنی آنچکه الله نازل نموده را بعنوان مبنا و ملاک هدایت و رستگاری معرفی می نماید. به راستی آیا متصدیان صدا و سیما وقت آنرا نداشتند که ادامه آیات سوره زمر را نیز مطالعه نمایند تا مثلا با کمک از آیه پنجاه و پنج همان سوره که در ذیل آمده، به تبیین بیشتری از آیه هجده سوره زمر پی ببرند؟


وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ (٥٥)


ملاحظه می کنید که قرآن کریم در آیه فوق دستور تبعیت از احسن آنچکه الله نازل نموده است را صادر می فرماید. پس منظور از تبعیت، تبعیت از احسن بما انزل الله است نه چیزی دیگر. حال نیک است که از خود سوال کنیم: الله چه چیز را نازل فرموده؟؟ همه میدانیم که الله تورات را، زبور را، انجیل را و در پایان قرآن را نازل نموده است. اما آیا الله مجموعه صحاح سته اهل سنت و جماعت را نیز نازل نموده؟ قطعا خیر. آیا الله کتب اربعه تشیع و نهج البلاغه و غیره را نازل نموده است؟ هرگز و ابدا. پس قرآن می فرماید که معیار و ملاک مسلمانی، تبعیت از آنچیزی است که الله نازل فرموده است، نه آن دست نوشته هایی که آبا و اجداد ما سرهم کردند و امروز جمع کثیری را به شرک سنی و شیعی و بالنتیجه دشمنی ابدی و عذاب آخرت کشانده است. 


اما آیا همین پیام قرآنی در آیه هفده سوره زمر نیز منعکس نشده بود؟؟ به تحقیق شد اما از آنجا که ابتدای آن آیه در دکور استودیویی به عمد حذف شده بود، زمینه تحریف فراهم آمد. و گرنه ابتدای آیه هفده از سوره زمر به نفی بندگی طاغوت و بازگشت خالصانه بسوی الله و بالنتیجه کلامش اشاره نموده که این بخش در دکور استودیویی حذف شد:


وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن یَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ فَبَشِّرْ عِبَادِ ( ١٧)

و کسانیکه از بندگی طاغوت دوری کرده و به الله روی آورده اند آنها را بشارت است پس بندگانم را بشارت ده


بدین ترتیب آیاتی که در دکور مناظره انتخاباتی بکار رفته، منادی تبعیت انحصاری از قول ثابت الله یا همان "القول" یا آنچکه او نازل کرده است یعنی از تورات تا قرآن می باشد نه چیزی غیر از آن! و واضح است که آن آیات، هیچگونه سنخیتی با لزوم گوش فرا دادن به مشتی وعده های انتخاباتی ندارد!  


نتیجه: بدبختی مردم ما که بجای اسلام تابع فرقه های تسنن و تشیع می باشند از آنجاست که این دستورات کلیدی قرآن را به شوخی و استهزاء و سرسری گرفته اند و بجای تبعیت انحصاری از آنچکه الله نازل کرده است یعنی کلام قرآن و کتب من قبل (سوره بقره آیه چهار)، تابع مشتی حدیث، روایت، تاریخ و داستان که بکل اقوال بشر می باشند، گشته اند. در حالیکه قرآن در آیات هفده و هجده سوره زمر از بندگان میخواهد که نه تنها از طاغوت اجتناب نمایند و خالصانه بسوی الله بازگردند بلکه انحصارا به شنیدن آنچکه الله نازل کرده است یعنی همان القول یا قول ثابت متعال اقدام کنند تا در زمرۀ افرادی که هدایت شده اند قرار گیرند.


بدین ترتیب یا ناظران و متصدیان صدا و سیما در حد تشخیص مفرد و جمع، چیزی در چنته نداشته اند! یا اینکه با علم به عدم سنخیت آن آیه قصد صرفا بهره برداری از قرآن را داشته اند که این یکی در محضر الله، افترا و گناهی بس بزرگ محسوب میشود. در هر دو حال، توصیه نویسنده یادداشت آن است که خوانندگان محترم حتما آیات کتب مقدس قرآن و کتب من قبل را بطور تطبیقی و همه جانبه مطالعه نماید تا اینگونه به بیماری خوشه چینی و کتمان و تحریف آیات مبتلا نگردند.


وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلًا ﴿النساء: ١٢٢﴾


والسلام. 

نظرات 6 + ارسال نظر
میلاد چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 ب.ظ

سلام بله راست میگین ایران و اسلام مصداق ماشین RD هستن. ظاهر خوب مثل 405 اما درون پیکان .اینها به اسم اسلام هر غاطی می کنند

و علیکم السلام. متاسفانه اوضاع دین در ایران خیلی اسف بار تر از صنعت خودروسازی است.
تشکر از نظرتان.

[ بدون نام ] یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:45 ب.ظ

بنام خدا بخشنده مهربان

سلام بر دوست عزیز و محترم

وبلاگ زیر پیام یکتاپرستی است برای مردم ایران

http://messageofgod.blogfa.com

سلام علیکم. با تشکر. حتما.

بجانی یکشنبه 16 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:37 ب.ظ http://mbejani.blogfa.com

با سلام
به نظر من منظور از القول نمی تواند کلام خدا باشد - چرا که قول خدا احسن است و مثل قول انسان نوسان ندارد که روزی قول حسن بگوید و روز دیگر احسن ! دلیل دومم این است که مخاطب این آیه تنها مسلمانان نیستند زیرا غیر مسلمانان که اصولا به قرآن اعتقادی ندارند ولی این آیه بسیار زیبا وعمیق کلیتی را بیان می کند که قبل از هر نقد و تحسینی خود آن قول و مطلب را بشنویم وسپس بر اساس معیارها بهترین آن را تبعیت کنیم .
با آرزوی توفیق خدا برای شما برادر عزیزم .

سلام علیکم. توجه شما را به قرائت آیات ذیل از سوره ابرهیم و عبارت "القول الثابت" جلب می نمایم:

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَوَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍ یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ ۖ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ ۚ وَیَفْعَلُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ (آیات 24 تا 27 سوره ابراهیم)

لذا در حوزه دین و شریعت، سخن و کلامی بغیر از آنچکه الله نازل کرده است (قرآن و کتب من قبل)، طیبه نیست! و شایسته کمترین اعتبار و اعتنا نمی باشد.

توجه بفرمایید که بنظر من پیام آیه 17 و 18 سوره زمر، اساسا در مورد مساله مشورت و شورا نیست، بلکه به حکمرانی و تسلط مطلق متن مقدس بر همه متون و گفتمانها و اقوال اشاره دارد. مساله شورا یا و "شاورهم فی الامر" بحث جدایی است و به پیام آیات زمر اشاره ندارد.

این را هم مد نظر بگیرید که دیدگاه شما با استناد به صرف و نحو "دست پخت ایرانیان" (یعنی الکتاب و دیگر کتب صرف و نحو نوشته شده توسط ایرانیان) طرح شده است که طی آن احسن، "صفت تفضیلی" است! در حالیکه پارادایم دیگری نیز وجود دارد! که اصلا از آن مدخل فوق نمی گذرد و کلا غیروابسته به صرف و نحو است و اتفاقا هم بسیار کارا در حوزه قرآن و کتب من قبل می باشد.

تشکر از شما بابت نظرات.

بجانی پنج‌شنبه 20 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:58 ب.ظ

باسلام
البته در مورد ترجمه های دست پخت ایرانیان با شما موافقم . لیکن بالاخره به هر روی احسن با حسن فرق دارد . از آن بگذریم دلیل دوم را که آورده ام نقد نفرموده اید که خطاب چون به همه است نه مسلمانان (عبادالرحمن نه الذین امنوا-توجه شود که رحمن خدای همه بندگان است ) لذا همه هم که به آسمانی بودن قرآن ایمان ندارند .
در مورد آیه مذکور در سوره ابراهیم به نظر می تواند القول الثابت کلام خدا باشد البته باز از این القول الثابت نمی توان القول مذکور در سوره زمر را یکی دانست.
با آرزوی هدایت برای همه ما و شما

با سلام مجدد.

نه! من عرض کردم "صرف و نحو ایرانی ساخته" یعنی گرامر ایرانی نوشته، یعنی قواعد صوری که توسط ایرانیان برای لسان قرآن تصور شده. نگفتم ترجمه! قواعد صرف و نحو با ترجمه فرق دارد.

مثلا وقتی شما اقسام کلمه را به اسم، فعل و حرف تقسیم میکنید، این یک قاعده صوری است و هیچ ملاک و اصالتی ندارد. ایرانیان همین قواعد صرف و نحو را از آموزه های هلنی و آتنی برای قرآن نوشتند و امروز در سراسر دنیا تدریس میشود. پس وای بحال قومی که با مقدمات آتنی به فهم مدخل وحی رجوع نماید!! در حالیکه قرار بود ملاک ها و مبناها "قرآن و کتب من قبل" باشند و کلام را در آیینه کتب مقدس محک بزنند، نه در آیینه داستانسرایی آتنی!

منظور از عباد، عباد الله است نه عبادی دیگر. و همه عباد الله مطابق قرآن متدین به دین اسلام بوده اند. حتما می دانید که قرآن همه انبیاء را مسلم نامیده است و محمد "آخرین" پیامبر اسلام است (نه اولین یا نه پیامبر اکرم یا نه حتی پیامبر اعظم!). لذا خطاب فبشرالعباد، خطاب روشنی است و دقیقا به الذین اسلموا یا الذین آمنوا یا به اصطلاح امروزی مومنان به قرآن و کتب من قبل اشاره دارد.

یک مثال برای شما بزنم: الله در انجیل طلاق را حرام کرده است، الا به ارتکاب فاحشه مبینه. اما در قرآن طلاق زن جایز است و شما می توانید زن خود را طلاق نامه دهید و او را راهی کنید! حال بنظر شما که فردی مومن به قرآن و کتب من قبل هستید، و می خواهید تصمیم بگیرید کدام حکم احسن و درخور شرایط زندگی شخصی شماست؟ .. منظور آن است که "در دیزی باز است، حیای گربه کجاست!".. درست است که الله طلاق را در قرآن مجاز فرموده، اما اگر به کتب من قبل هم ایمان داشته باشید، میخوانید که از اول مطابق انجیل قرار بر طلاق نبود تا تورات. پس احسن القول آن بوده که زن را طلاق ندهید الا بخاطر فاحشه مبینه! هر چند که قرآن دست مرد را باز گذاشته باشد.

پس احسن به معنی پیوستن حسنات بهمدیگر است، نه اینکه صفت تفضیلی باشد. شما آیات را بهم می پیوندید و احسن حاصل میشود و بعد با توکل تصمیم می گیرید و عمل میکنید.

اگر خطاب سوره زمر برای شما هنوز مبهم است آنرا با آیات ذیل و واژه "اقاویل" در آن تحلیل کنید:

وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ وَإِنَّهُ لَتَذْکِرَةٌ لِّلْمُتَّقِینَ وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنکُم مُّکَذِّبِینَ (الحاقه 44 تا 49)

با تشکر از شما.

بجانی جمعه 21 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 08:56 ب.ظ

با سلام
از یک نظر همه چون آفریدگان خدایند پس بنده اویند ، چه بدانند و چه ندانند ، یعنی در لایه زیرین انسانیت همه بندگان خدایند و به خاطر آن هم همه امکان برگشت وتوبه به خدادارند .باز هم به نظر من عباد الرحمن خطابی عمومی است و غایب ! در مورد طلاق به نظر شما بنده خدا به کدام حکم تن دهد؟ انجیل یا قرآن؟

و علیکم السلام.

أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ یَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِینَ ﴿المؤمنون: ٦٨﴾

باز هم در آیه فوق دقت کنید، نفرموده اقاویل. بلکه فرموده "القول" که منظور بما انزل الله است.

به این آیات انجیل هم دقت فرمایید:

پس فریسیان آمدند تا او را امتحان کنند وگفتند: «آیا جایز است مرد، زن خود را به هر علتی طلاق دهد؟» 4 او در جواب ایشان گفت: «مگرنخوانده‌اید که خالق در ابتدا ایشان را مرد و زن آفرید، 5 و گفت از این جهت مرد، پدر و مادر خود را رها کرده، به زن خویش بپیوندد و هر دو یک تن خواهند شد؟ 6 بنابراین بعد از آن دو نیستند بلکه یک تن هستند. پس آنچه را خداپیوست انسان جدا نسازد.» 7 به وی گفتند: «پس از بهر‌چه موسی‌ امر فرمود که زن را طلاقنامه دهند و جدا کنند؟» 8 ایشان را گفت: «موسی به‌سبب سنگدلی شما، شما را اجازت داد که زنان خود را طلاق دهید. لیکن از ابتدا چنین نبود. 9 و به شما می‌گویم هر‌که زن خود را بغیر علت زنا طلاق دهد و دیگری را نکاح کند، زانی است و هرکه زن مطلقه‌ای را نکاح کند، زنا کند.» 10 شاگردانش بدو گفتند: «اگر حکم شوهر با زن چنین باشد، نکاح نکردن بهتر است!» 11 ایشان را گفت: «تمامی خلق این کلام را نمی پذیرند، مگر به کسانی که عطا شده است. 12 زیرا که خصی‌ها می‌باشند که از شکم مادر چنین متولد شدند و خصی‌ها هستند که از مردم خصی شده‌اند و خصی‌ها می‌باشند که بجهت ملکوت الله خود را خصی نموده‌اند. آنکه توانایی قبول دارد بپذیرد.» (انجیل صحیفه متی باب 19، آیات 3 تا 12)

با تشکر.

بجانی پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:04 ب.ظ

در مورد این آیه با شما موافقم ولی آیه اصلی مورد بحث به نظرم با این آیه ارتباطی ندارد . فلذا عبادالرحمن آنهایی هستند که به همه حرفها گوش می دهند و بهترین آنها را گوش می کنند .مثلا در مورد بیمه باید بهترین پلن را انتخاب کنند زیرا در مورد بیمه خداوند چیزی نازل نکرده است و این جور امور زندگی مادی را بر دوش عقل سلیم نهاده است . عقل سلیم هم سوای مذهب در انسان یافت می شود . فکر نمی کنم شما منکر عقل سلیمی باشید که استفاده نکردن از آن در قرآن مستوجب تخطئه است : افلا یعقلون! افلا یتدبرون ! ...یعنی عقل سلیم یا عقل جزئی منبعی خدادادی و مورد تاکید وحی است .
ضمنا بدعت رهبانیتی که مسیحیان نهاده اند مورد سرزنش قرآن است . من فکر نمی کنم نه یک مسلمان واقعی و نه یک انسان با عقل سلیم رهبانیت را بر بتابد زیرا آرامش زندگی می تواند در سایه زندگی زناشویی دوچندان گردد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد